نخستین شورای محلی شهر تهران کجا تشکیل شد؟
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۹۵۴۶
همشهری آنلاین - عطیه اکبری: امروز دیگر همه شهروندان میدانند که نیازهای کوچک محلیشان را میتوانند از طریق شورایاری محلهشان تأمین کنند و اعضای این شوراها هم دلسوزانه و از روی تعصب و تعهد بدون کمترین چشمداشتی به مردم خدمت میکنند. اما شاید تاریخچه تشکیل این شوراهای محلی هم برای شهروندان جالب باشد. شاید برای شهروندان منطقه ۲ جالب باشد که بدانند نخستین شورای محلی شهر تهران در سال ۵۸ در محله طرشت که آن روزها به محله ۱۴ منطقه ۲ تهران معروف بود تشکیل شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
شاید بسیاری از شهروندان منطقه که برای پیگیری مطالبات و معضلاتشان به دفتر شورایاری محله مراجعه میکنند و اعضای آن را یک طورهایی امین خودشان به حساب میآورند هنوز نمیدانند که نخستین بذر شورایاری در یکی از قدیمیترین محلههای منطقه که به گفته کارشناسان تاریخ قدمت آن به بیش از صد سال میرسد کاشته شد و اگر تلاش مردان آن روزگار نبود امروز شاهدترقی و پیشرفت شوراهای محلی نبودیم. البته تشکیل شوراها بهعنوان یکی از برنامههای اصلی انقلاب اسلامی از دوران مبارزه مطرح بود تا جایی که امام خمینی(ره) در فرمانی خطاب به شورای انقلاب در تاریخ ۲/۹ /۱۳۵۸نوشتند: «برای استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که از ضرورتهای نظام جمهوری اسلامی است لازم میدانم بیدرنگ به تهیه آییننامه اجرایی شوراها برای اداره امورمحل شهر و روستا در سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد.» ایشان در بیاناتی در تاریخ ۷/۲/۱۳۵۸ در مورد اهمیت شوراها گفتند: «شوراها باید در همه جا باشد و هر جایی خودش منطقه خود را اداره کند. » بالاخره بعد از فراهم شدن همه مقدمات نخستین شوراهای محلی پایتخت پس از انقلاب در محله ۱۴ منطقه ۲ بهصورت آزمایشی تشکیل شد. قدیمیها آن روزها را خیلی خوب به خاطر دارند و هنوز هم در یادشان مانده که چطور بعد از تشکیل شورای محلی مشکلات محلهای که آن روزها نه به طرشت که به محله ۱۴ معروف بود یکی پس از دیگری حل شد. سرهنگ علیاکبر صالحی یکی از اعضای این شورای محلی بود که خاطرات خود را از فعالیتهای نخستین شورای محلی به رشته تحریر در آورده است.
تشکیل شورای محله پشت درهای بستهبر اساس صورت جلسههای قدیمی موجود از آن زمان در سال ۵۸نخستین شورای محلی تهران در طرشت تشکیل شد و ۱۰ نفر بهعنوان اعضای این شورای موقت با انتخاب مردم آغاز به کار کردند. انتخابات اعضای شورای محلی هم در دبستان لوح زرین سابق انجام شد. علیاکبر صالحی در خاطرات خود از همان سال اول تشکیل شوراهای محلی به نکته جالبی اشاره میکند و سابقه تشکیل شوراهای محلی را به قبل از انقلاب اما نه توسط حکومت شاه که در بین خود مردم و بهصورت خودجوش میداند. او اینطور مینویسد: «در فضای بسته و نفوذناپذیر و پشت درهای بسته قبل از انقلاب، بین دستگاه رهبری و مردم تفاهم به وجود نمیآید و گردانندگان امور نمیتوانستند از حدود عقاید و افکار و خواستهها و تمایلات افراد آگاه شوند، در نتیجه مسائل در پشتهالهای از ابهام، سوءتفاهم و ریا و تزویر باقی میماند. اما در بحبوبه انقلاب شوراهای اداری و کارگری در زمانی که پیکار بین انقلابیون و رژیم گذشته ادامه داشت، در سازمانها و مؤسسات، کارخانجات و مراکز آموزشی و محلهها از جمله در محلههای منطقه ۲ و در طرشت، به نام شوراها، کمیتهها و هیئتها به وجود آمد و نقش آنها ابتدا سازمان دادن به رهبری تظاهرات، راهپیماییها، اعتصاب و بهطور کلی مبارزه با رژیم گذشته بود. در آن ایام که همه چیز از هم پاشیده بود. این شوراها شبکه عظیمی از نیروی فعال و متحرک را تشکیل میدادند و بهطور موقت، مدیریت دستگاهها وسازمانهای مربوطه رابر عهده گرفتند تا آنکه دولت انقلابی توانست رشته امور را به دست گیرد. چون وجود این شوراها براساس ضوابط معینی نبود، اما برای جلوگیری از تداخل و لوث شدن مسئولیتها لایحه قانونی شوراهای محلی در ۱۴/۴/۱۳۵۸ تصویب و به دولت ابلاغ شد. »
انتهای خیابان گلچهره باز شددر پس ذهن ساکنان محله ۱۴ منطقه ۲ که این روزها به طرشت معروف است، خاطره باز شدن انتهای خیابان گلچهره که به همت اعضای نخستین شورای محلی انجام شد، حک شده است. آن روز را طرشتیها خیلی خوب به یاد دارند و حرف تلاش و پشتکار شورای محل ورد زبان مردم در خانههایشان شده بود. مردمی که تا سالهای قبل نام شورا را شنیده بودند، اما امیال و اغراض خائنان به مملکت اجازه نداده بود که اقدام سازنده و مفیدی از این تشکلهای به ظاهر شورا در خیابانها ببینند. به همین خاطر بود که قدیمیهای طرشت آن زمان عطای شوراهایی را که بتواند مشکلی از مشکلات شهریشان را حل کند، به لقایش بخشیده بودند. اما این هاله کمرنگ امید به شوراها بعد از تشکیل نخستین شورای محلی در طرشت پر رنگ شد. آن زمان تصمیم بر این بود که شوراها بهصورت آزمایشی شروع به کار کنند و اگر نتایج فعالیتشان مورد قبول واقع شد مسئولان به این تشکل به شکل جدیتری نگاه کنند و طرح ایجاد شوراهای محلی را در همه محلههای شهر تهران به اجرا در بیاورند.
ساخت دبیرستان و صدور دفترچه ارزاقدر خاطراتی که از سرهنگ علیاکبر صالحی به جا مانده نکات جالبی در مورد عملکرد این شوراهای محلی نوشته شده است؛ «مردم محله در آن سالها از نبود دبیرستان برای دانشآموزانشان گلایهمند بودند، به همین دلیل من به همراه اعضای دیگر در خیابانها گشت وگذار کردیم و زمین خالی را به آموزش و پرورش برای ساخت مدرسه در خیابانی که امروز نامش شهید علی حسین مردی است پیشنهاد دادیم و بعد از رفت و آمد و پیگیریهای مکرر این موضوع را به سرانجام رساندیم. در این روزها کلیه امور مربوط به صدور و تعویض دفترچه بسیج اقتصادی برای ساکنان محله بر عهده ماست و در مدت کمی توانستیم ۱۵۰۰ دفترچه را برای شهروندان صادر کنیم. »
سرهنگ علیاکبر صالحی به بخشی از مشکلات معیشتی مردم در آن روزها اشاره میکند و مینویسد: «در این روزها کره محلی که با کوپن به مردم داده میشود کیفیت خوبی ندارد و به ازای هر نفر ۱۰۰ گرم است. من به همراه دیگر اعضای شورای محلی پیگیریهایی انجام دادیم تا بالاخره علاوه بر بهبود کیفیت، به هر نفر ۲۵۰ گرم کره با کوپن داده میشود. مسئولیتهای سنگینی بر عهده ما گذاشته شده است و امیدواریم با کمک خداوند از پس آنها بر بیاییم. اتحادیه به بقالیها در هر ماه یک تن برنج تحویل میدهد. نظارت بر چگونگی توزیع برنج میان اهالی در هر محدوده هم بر عهده ما گذاشته شده است و باید حواسمان را جمع کنیم که مبادا فروشندهای در این شرایط حساس دست به احتکار مواد غذایی بزند و مردم ازپس تأمین مایحتاج روزانهشان برنیایند. مردم هیچ جای دولتی برای خرید مواد خوراکی به قیمت مناسب نداشتند. با مشورت اهالی به این نتیجه رسیدیم که سالن پایین مسجد موسی ابن جعفر(ع) برای راهاندازی یک تعاونی مصرف مناسب است. برای همین بعد از انجام هماهنگیهای لازم در محوطه پایین مسجد یک تعاونی مصرف راهاندازی کردیم و این روزها در این تعاونی جای سوزن انداختن نیست. »
عمری که در راه خدمت گذشتیک سالی میشود که جای او در میان هممحلیهایش در محله طرشت خالی است. سالها بود که طرشتیها میدانستند هیچ گره کوری نیست که به دستان پر خیر «علیاکبر صالحی» معروف به سرهنگ صالحی باز نشود و با حضور او هیچ ردپایی از مشکلات باقی نمیماند. از سالهای قبل از انقلاب و همان زمان که شوراها به معنای واقعی وجود نداشت، صالحی فقط به فکر مردم بود و این تلاش مستمر تا سال ۸۴ ادامه داشت. دبیر شورایاری محله طرشت میگوید: «کسی نیست که در محله طرشت زندگی کند و نام سرهنگ صالحی را نشنیده باشد. آوازه خدمت رسانی او به خلق خدا همه خیابانها و کوچههای محله طرشت یا همان محله ۱۴ قدیم را پر کرده است.» «علی جمشیدی» ادامه میدهد: «سرهنگ صالحی یکی از بنیانگذاران نخستین شورای محلی در منطقه در سال ۵۸ بود و اگر به واسطه حضور او نبود شاید محله دیگری برای آغاز آزمایشی این طرح انتخاب میشد.
او تمام تلاش خود را به کار بست تا نخستین شورای محلی منطقه به بهترین شکل کار خود را شروع کند و ادامه دهد. او نه تنها در آن دوره دو ساله آزمایشی بلکه در دوره دوم که از سال ۶۱ آغاز شد به عضویت شوراها در آمد.» شاید هیچ یک از اهالی محله طرشت فکرش را نمیکردند که سرهنگ صالحی در دوره سوم شوراها با وجود کهولت سن شرکت کند، اما گویا این شورایار پر سابقه دلش نمیآمد که ردای خدمت را از تن بیرون کند. دبیر شورایاری محله طرشت میگوید: «ساکنان محله طرشت بسیاری از امکانات موجود در محلهشان را مدیون تلاش او برای به ثمر رساندن طرحها میدانند.» صالحی خاطرات خود را از نخستین دوره تشکیل شوراهای محلی در سال ۵۸ به نگارش در آورده است و شاید اگر همت او برای ثبت این خاطرات نبود، اهالی محله طرشت نمیدانستند که محلهشان میزبان نخستین گروه شورایاری در تهران بوده است. سرهنگ صالحی سال گذشته به دلیل بیماری از میان مردم محله طرشت رفت، اما جای خالی او هنوز هم احساس میشود.
----------------------------------------
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲ به تاریخ ۱۳۹۳/۲/۱۰
کد خبر 743591 برچسبها همشهری محله شورای شهر تهران منطقه ۲منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: همشهری محله شورای شهر تهران منطقه ۲ نخستین شورای محلی علی اکبر صالحی شورایاری محله تشکیل شوراها شوراهای محلی سرهنگ صالحی محله طرشت شهر تهران آن روزها تشکیل شد بر عهده محله ها محله ۱۴ منطقه ۲ سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۹۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحمیل فراقانونی کردن سلطنت در قانون اساسی
اصلاحاتی که محمدرضا شاه پهلوی برای اعمال آنها در قانون اساسی مشروطه دنبال میکرد، بالاخره در دومین ماه از اولین فصل سال ۱۳۳۶ به این قانون دیکته شد. مهمترین تغییر اعمال شده در قانون اساسی مشروطه به این شرح بود «فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون اینکه هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است، چنانچه اعلیحضرت پادشاه تجدیدنظر لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع مینمایند.»
به گزارش ایسنا، امروز ۹ اردیبهشت شصت و هفتمین سالروز صدور دستور محمدرضا پهلوی برای تشکیل مجلس واحد ملقب به مجلس کنگره در سال ۱۳۳۶ است.
این تغییر در ادامه تغییراتی بود که رضاشاه از طریق محمدعلی فروغی در متمم قانون اساسی مشروطه به وجود آورد تا موقعیت خاندان پهلوی در نظام سیاسی ایران را هم از نظر قانونی و هم از نظر حقوقی محکم کند.
این اقدام چهارمین تغییر در قانون اساسی مشروطه بود که هشتم دی ۱۲۸۵ تصویب شد.
محمدرضا پهلوی در دیدارها و صحبتهای نوروزیاش با رجال سیاسی، نمایندگان مجلس شورای ملی و سنا در سال ۱۳۳۶ از آنان خواست تا زمینه اجرای مصوبات دومین مجلس مؤسسان با ۲۷۵ عضو را که در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۲۸ تصویب شد به وجود آورند.
بستر فرمان نوروزِ ۱۳۳۶ شاه در مصوبه دوم مهرِ ۱۳۳۴ ایجاد شد. در آن تاریخ کمیته ۱۸ نفرهای توسط دو مجلس شورای ملی و سنا تشکیل شد. مهمترین مصوبات این کمیته موافقت با افزایش دوره نمایندگی مجلس از ۲ به ۴ سال و افزایش تعداد نمایندگان از ۱۳۶ به ۲۰۰ نفر بود.
به دنبال این درخواست، شاه در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۳۶ فرمان تشکیل مجلس واحد را خطاب به نمایندگان نوزدهمین دوره مجلس شورای ملی و دومین دوره مجلس سنا صادر کرد.
وکلای سرسپرده پهلوی نیز این مجلس را از ۱۷ تا ۲۶ اردیبهشت تشکیل دادند. مصوبات این مجلس شامل دادن حق وتو به شاه برای رد مصوبات مالی مجلس شورای ملی، افزایش تعداد نمایندگان مجلس شورای ملی از ۱۳۶ به ۲۰۰ نماینده و افزایش عمر مجلس شورای ملی از ۲ به ۴ سال بود.
سابقه
پنج سال بعد از پیروزی کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ توسط رضا میرپنج و سید ضیاءالدین طباطبایی و انقراض سلسله قاجار اولین مجلس موسسان از تاریخ ۱۵ آذر تا ۲۲ آذر ۱۳۰۴ تشکیل شد و با اصلاح اصول ۳۶، ۳۷ و ۳۸ قانون اساسی و اصل ۴۰ متمم قانون سلطنت قاجار را منحل و رضا پهلوی را پادشاه ایران انتخاب کرد و او نیز دو روز بعد بر تخت پادشاهی نشست.
۲۴ سال بعد از اقدام اولین مجلس موسسان و در چهارمین سال سلطنت محمدرضا پهلوی دومین مجلس موسسان در تاریخ دوم اردیبهشت ۱۳۲۸ تشکیل شد. بر اساس تصمیم این مجلس مجلسی واحد متشکل از نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی یکبار برای همیشه تشکیل میشد تا اصول چهارم، پنجم، ششم و هفتم قانون اساسی مشروطه، تفسیر اصول هفتم و هشتم قانون مشروطه و اصل ۴۹ متمم قانون اساسی مشروطه را مورد تجدید نظر قرار دهد.
اما آنچه موجب شد این اتفاق در آن سال نیفتد، تحولات سیاسی متعددی بود که نه تنها زمینه اقدام برای تغییر در قانون اساسی مشروطه را که شائبه افزایش قدرت شاه را داشت، منتفی کرد بلکه حتی اقدامات مجلس موسسان دوم را نیز زیر سوال میبرد.
یکی از دلایل تأخیر در تشکیل مجلس واحد، تولد جهبه ملی بود. جبهه ملی پس از ائتلاف با گروهها و احزاب متعدد نظیر حزب ایران، حزب زحمتکشان، حزب ملت ایران و جامعه مجاهدین اسلام به رهبری دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۲۸ تشکیل شد. این تشکل سیاسی موفق شد در انتخابات مجلس شانزدهم شورای ملی با قدرت بسیار شرکت و ۸ نفر از اعضایش را راهی این مجلس کند.
مصدق، حائریزاده، مکی، نریمان و شایگان از تهران، بقایی از کرمان، اللهیار صالح و عبدالقدیر آزاد نیز از کاشان و سبزوار به مجلس شانزدهم راه یافتند.
در اقلیت بودن نمایندگان این تشکل سیاسی در بین بیش از ۱۳۰ نماینده این مجلس در ظاهر اهمیتی نداشت اما به دلیل دفاع آنان از حق آزادی نفت و گاز مردم از استثمار پادشاهی انگلستان، با پشتیبانی مردم ناراضی ایران روبرو شدند. آنان علاوه بر مجلس شانزدهم، شاه و کل نظام تصمیمگیری کشور را تحت تأثیر اقدامات و مصوبات مجلس قرار دهند.
مصدق آشکارا با انتقاد از مجلس مؤسسان فرمایشیِ سال ۱۳۲۸ و اعتراض به تغییر قانون اساسی، اجرا کردن آنچه مجلس موسسان دوم به مجلس شورای ملی محول کرده بود را مورد انتقاد قرار داد.
او به کمک سایر دوستانش در مجلس شورای ملی، محمدرضا شاه را مورد انتقاد قرار داد و از هر اقدامی که در مغایرت با قانون اساسی مشروطه بود برحذر داشت. دکتر مصدق سرانجام در ۲۳ خرداد ۱۳۲۸ در قالب طرحی به مجلس شانزدهم خواستار ملغی شدن تصمیمات مجلس مؤسسان اول شد. این طرح مورد موافقت مجلس قرار نگرفت اما پیگیریهای بیوقفه او مانع شکلگیری هر نوع بحثی در مجلس برای تجدیدنظر در قانون اساسی مشروطه با هدف اختیارات محمدرضاشاه شد.
دلیل دوم به تعویق افتادن تجدیدنظر در قانون اساسی مشروطه، مربوط به نهضت ملی شدن صنعت نفت بود که سبب اقتدار ملیون در ساختار قدرت سیاسی آن دوره شد.
در پی تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹، انگلیسیها برای جبران ضرر و زیان اقتصادی و سیاسی خود با سید ضیاءالدین طباطبایی دستنشانده صاحبنفوذ خود در دربار و رسانههای ایران توافق کردند تا به عنوان نخستوزیر به مجلس شانزدهم معرفی شود، اما محمدرضاشاه در برابر کار انجام شده قرار گرفت.
جمعی از نمایندگان مجلس شانزدهم در پیشنهادی خواستار معرفی دکتر محمد مصدق از سوی شاه به مجلس شورای ملی به عنوان نخستوزیر شدند. دلیل این کار، اجرای قانون ملی شدن صنعت و قانون خلع ید انگلستان از چاههای نفت و گاز ایران بود که به تصویب این مجلس رسیده بود.
شاه فرمان نخستوزیری دکتر مصدق را امضا کرد و او نیز به پشتوانه مردم در محاکم بینالمللی دفاعیات مستدل و منطقی در برابر دعاوی انگلستان راجع به خلع ید از شرکت نفت انجام داد. با این حال سیاستمداران مکار انگلیسی با همکاری آمریکاییها ابتدا نقشه ترور دکتر مصدق را کشیدند و بعد از شکست در پیاده کردن آن طرح کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اجرا گذاشتند و با چراغ سبز محمدرضا شاه و همراهی جمعی از فرماندهان بازنشسته ارتش پهلوی و شعبان بیمخ و اوباش تهران موفق به ساقط کردن دولت او شدند.
بعد از پیروزی تیمسار فضلالله زاهدی رهبر کودتاگران و عوامل دستنشانده انگلیس در ایران، قدرت شاه به تدریج تثبیت شد. اولین نشانههای اقتدار شاه جوان، برکناری تیمسار فضلالله زاهدی از نخستوزیری بود. محمدرضا شاه به هیچ وجه تحمل نخستوزیران مقتدر را نداشت و تمام تلاشش را کرد تا بر ترکیب مجالس شورای ملی و دولتهای برآمده از آنها سلطه داشته باشد. در پی این تفکر شاه سنت اخذ رأی اعتماد دولت از مجلس قبل از معرفی رسمی نخستوزیر به مجالس شورای ملی به تدریج منسوخ شد و شاه نخستوزیرانش را بدون مشورت با مجلس شورای ملی، عزل و نصب کرد. او همچنین با اعمال نظر از طریق وزارت کشور مانع از ورود نمایندگان قدرتمند و غیر مستقل به مجلس شورای ملی شد.
از این زمان به بعد محمدرضا شاه با انتصاب نخستوزیران وابسته و مطیع دربار، نفوذ خود در دولت و مجلس را بیش از پیش تقویت کرد. او با انتصاب منوچهر اقبال به عنوان نخستوزیر استارت سلطنت مطلقهاش را کلید زد. اقبال نیز در تحکیم جایگاه سیاسی شاه در ساختار قدرت ایران سهم قابل توجهی ایفا کرد. اقبال با فراهم کردن بستر تشکیل مجلس واحد (کنگره) اصلاحات مورد نظر شاه را در قانون اساسی به وجود آورد.
زایش مجلس واحد
محافل سیاسی از نوروز ۱۳۳۶ بحث روز خود را به سخنان نوروزی شاه و دیدارهایش با نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا اختصاص دادند.
شاه در پیام نوروزیاش گفت: «انشاءالله در سال جدید کنگره مجلسین تشکیل میشود.» سرانجام محمدرضا شاه که اشتیاق زیادی برای تشکیل مجلس واحد داشت، در نهم اردیبهشت ۱۳۳۶ فرمان تشکیل مجلس واحد را به این شرح صادر کرد «با تأییدات خداوند متعال، ما محمدرضا پهلوی شاهنشاه ایران، نظر به مدلول اصل الحاقی به متمم قانون اساسی مصوب مجلس مؤسسان ۱۳۲۸ که تشکیل مجلس واحد را برای یک بار لازم دانسته، بنا به پیشنهاد جناب آقای دکتر منوچهر اقبال، نخستوزیر، امر و مقرر میداریم که وزارت کشور در تهیه مقدمات تشکیل مجلس واحد (کنگره) اقدام نماید.»
تشکیل مجلس واحد بنا به پیشنهاد منوچهر اقبال علاوه بر دربرگیری دستور شاه به انتخابات نوزدهمین دوره مجلس شورای ملی نیز تعمیم یافت. طبق اعلام دولت اقبال تصمیمات اتخاذ شده توسط مجلس واحد در بخشهایی که مربوط به نظام قانونگذاری کشور بود، میتوانست شامل نوزدهمین دوره مجلس هم بشود.
مجلس واحد سرانجام در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۳۶ افتتاح شد و در همان روز، اولین جلسه مجلس واحد به ریاست محسن صدر رییس وقت دومین دوره مجلس سنا در محل ساختمان مجلس شورای ملی تشکیل شد.
به پیشنهاد رئیس و تصویب مجلس واحد، دو نفر از منشیهای مجلس سنا و دو نفر از منشیهای مجلس شورای ملی که دارای رأی بیشتری بودند به سمت منشی مجلس واحد انتخاب شدند بدین ترتیب ابراهیم نبیل سمیعی، محمد حجازی، عبدالله سعیدی، علیاکبر جلیلوند رضایی به هیات رییسه مجلس واحد وارد شدند.
در همان جلسه پس از انتخاب هیئت رئیسه، منوچهر اقبال با تبیین سابقه تشکیل مجلس واحد گفت: «اینک که با تأییدات خداوند لایزال و به فرمان مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه مجلس واحد نسبت به تجدیدنظر در اصول مذکور در ماده الحاقی اقدام فرماید.»
پس از قرائت شش اصل فوقالذکر بنا به پیشنهاد رئیس مجلس، کمیسیونی ۲۴ نفره مرکب از ۱۲ نماینده مجلس شورای ملی و ۱۲ نماینده مجلس سنا ماموریت یافت تا در اصول مد نظر تجدید نظر کرده و پیشنهادتش را به صحن مجلس واحد تقدیم کند.
۱۲ نماینده مجلس سنا عبارت بودند از دکتر سجادی، دکتر امیر اعلم، عباس مسعودی، شمس ملکآرا، ناصری، گلشائیان، حبیبالله آموزگار، جواد بوشهری، نظام مافی، ایلخان ظفر و محمد حجازی و ۱۲ نماینده مجلس شورای ملی عبارت بودند از اردلان، اسکندری، عماد تربتی، دولتآبادی، دکتر شاهکار، محمدعلی مسعودی، افخمی، دکتر عمید، رستم امیر بختیار، دکتر بینا، مشایخی و سراج حجازی.
این کمیسیون در پنج جلسه مواد مدنظر شاه را مورد بررسی قرار داد و پیشنهاداتش را برای هیات رییسه مجلس واحد فرستاد.
گزارش کمیسیون منتخب مجلس در پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۶ در دومین جلسه مجلس واحد با حضور اقبال نخستوزیر دکتر فتحالله جلالی وزیر کشور و ناصر ذوالفقاری معاون پارلمانی نخستوزیر مطرح شد و پس از چهار ساعت بحث و بررسی، اصول چهار، پنج، شش و هفت قانون اساسی و همچنین اصل ۴۹ متمم قانون اساسی اصلاح شد. اصل هشتم قانون اساسی مشروطه نیز بدون تغییر ماند.
نظر نهایی دولتمردان نیز به پیوست لایحه به هیات رییسه مجلس واحد فرستاد شد. لایحه نهایی در همین جلسه در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت و نمایندگان مجلس واحد بدون هر گونه بحث جدی پیرامون تغییرات اعمال شده، رایشان در ورقه نوشته و به صورت آرا انداختند. براساس رایگیری انجام شده از ۱۲۷ نماینده حاضر در جلسه ۱۲۴ نفر رای موافق، دو نفر رای ممتنع و یک نفر رأی مخالف دادند.
رییس مجلسِ واحد پس از رایگیری در جملات کوتاهی گفت: «از مذاکرات و از آرای این مجلس واحد استنباط میشود که هیچگونه اختلافی و نظر مخالفی نیست و هم مجلسین که الان مجلس واحد است، با نظر دولت و اراده اعلیحضرت همایونی موافق است بسیار جای تشکر است و امیدواریم همیشه به فضل خدای تعالی این اتحاد و اتفاق و یگانگی و وحدتنظر برقرار باشد.»
سید محسن صدرسیدمحسن صدر رییس مجلس واحد در سومین نشست این جلسه که در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۶ برگزاری شد، ختم جلسات کنگره را اعلام کرد.
به این ترتیب قانون اساسی مشروطه برای دومین بار دستخوش تغییرات مدنظر پهلویها قرار گرفت و موجب تحکیم و توسعه اقتدار و اختیارات شاه شد.
رییس مجلس واحد در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۶ قانون جدید را به دولت ابلاغ کرد و محمدرضا شاه نیز در تاریخ ۳۰ اردیبهشت طی فرمانی آن را تائید و دستور اجرای آن را صادر کرد.
متن دستور شاه به این شرح بود: «با تأییدات خداوند متعال ما پهلوی شاهنشاه ایران، نظر به علاقه که به تحکیم و تکمیل اصول مشروطیت و حسن اجرای قوانین داریم در این موقع که مجلس واحد کنگره مطابق نظریات مجلس مؤسسان تشکیل گردید، و در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۳۶، تصمیمات اصلاحی نسبت به اصول چهار، پنج، شش، هفت، هشت و چهل و نه متمم قانون اساسی اتخاذ نمودهاند، به موجب این فرمان تصمیمات مجلس واحد کنگره را نسبت به اصول مزبور فوق، تأیید و تنفیذ نموده و مقرر میداریم به طوری که در اصول نام برده شرح داده شده است هیئت دولت مأمور اجرای آن میباشد.»
جزییات تغییرات
اصل چهارم سابق: عده انتخاب شوندگان به موجب انتخابنامه علیحده از برای تهران و ایالات فعلا ۱۶۲ نفر معین شده است و بر حسب ضرورت عدهی مزبور تزاید تواند یافت الی ۲۰۰ نفر.
اصل چهارم اصلاح شده: عده نمایندگان مجلس شورای ملی برای پایتخت و شهرستانها ۲۰۰ نفر خواهد بود و پس از هر ۱۰ سال در صورت ازدیاد جمعیت کشور در هر حوزه انتخابیه طبق آمار رسمی به نسبت هر ۱۰۰ هزار نفر، یک نفر اضافه خواهد شد. حوزهبندی به موجب قانون علیحده به عمل خواهد آمد.
اصل پنجم سابق: منتخبین از برای دو سال تمام انتخاب میشوند و ابتدای این مدت از روزی است که منتخبین ولایات تماما در تهران حاضر خواهند شد. پس از انقضای مدت دو سال باید نمایندگان مجددا انتخاب شوند و مردم مختارند هر یک از منتخبین سابق را که بخواهند و از آنها راضی باشند، دوباره انتخاب کنند.
اصل پنجم اصلاح شده: دوره نمایندگی مجلس شورای ملی چهار سال تمام است و شامل دوره نوزدهم نیز میباشد. قبل از انقضای مدت باید انتخابات طبق قانون، تجدید شود. ابتدای هر دوره از تاریخ تصویب اعتبارنامه بیش از نصف نمایندگان خواهد بود. تجدید انتخابات نمایندگان سابق بلامانع است.
اصل ششم سابق: منتخبین تهران لدیالحضور حق انعقاد مجلس را داشته، مشغول مباحثه و مذاکره میشوند. رأی ایشان در مدت غیبت منتخبین ولایات به اکثریت، مناط اعتبار و اجرا است.
اصل ششم اصلاح شده: پس از آنکه دو ثلث نمایندگان مجلس شورای ملی در پایتخت حاضر شدند، مجلس منعقد میشود.
اصل هفتم سابق: در موقع شروع به مذاکرات باید اقلا دو ثلث از اعضای مجلس حاضر باشند و هنگام تحصیل رأی سه ربع از اعضا، باید حاضر بوده و اکثریت آرا وقتی حاصل میشود که بیش از نصف حضار مجلس رأی بدهند.
اصل هفتم اصلاح شده: مجلس میتواند با هر عدهای که در جلسه حاضر باشد، مذاکرات را شروع نماید. لکن برای اخذ رأی، حضور بیش از نصف نمایندگان حاضر در مرکز لازم است و اکثریت آرا وقتی حاصل میشود که بیش از نصف حاضر در جلسه به رد یا قبول موضوع رأی بدهند.
اصل هشتم که بدون تغییر باقی ماند: مدت تعطیل و زمان اشتغال مجلس شورای ملی بر طبق نظامنامه داخلی مجلس به تشخیص خود مجلس است و پس از تعطیل تابستان باید مجلس از چهاردهم میزان که مطابق جشن افتتاح اول مجلس است مفتوح و مشغول کار شود.
اصل چهل و نه سابق متمم قانون اساسی: صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون اینکه هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید.
اصل چهل و نه اصلاح شده متمم قانون اساسی: صدور فرامین و احکام برای اجرای قوانین از حقوق پادشاه است، بدون اینکه هرگز اجرای آن قوانین را تعویق یا توقیف نماید. در قوانین راجع به امور مالیه مملکت که از مختصات مجلس شورای ملی است، چنانچه اعلیحضرت پادشاه تجدیدنظر لازم بدانند برای رسیدگی مجدد به مجلس شورای ملی ارجاع مینمایند.
در صورتی که مجلس شورای ملی به اکثریت سه ربع از حاضرین در مرکز، نظر سابق مجلس را تأیید نمود اعلیحضرت شاهنشاه قانون را توشیح خواهد فرمود.
منابع:
فرهنگ قهرمانی، عطاءالله؛ قانون اساسی اصلاحات و سیر تکامل آن، بیجا، بینا، ۱۳۵۶، چاپ اول، ص ۷۱
آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب، ترجمهی احمد گل محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نی، ۱۳۷۷، چاپ دوم، ص ۳۲۲
جعفری ندوشن، علیاکبر؛ و زارعی محمودآبادی، حسن؛ تجدیدنظرهای چندگانه در قانون اساسی مشروطه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، چاپ اول، ص ۱۶۱
رک. مروارید، یونس؛ از مشروطه تا جمهوری نگاهی به ادوار مجالس قانونگذار در دوران مشروطیت، تهران، اوحدی، ۱۳۷۷، چاپ اول، جلد سوم، صص ۲۴۵-۳۴۵ و مروار، محمد؛ مجلس شورای ملی دوره بیستویکم تا بیستوچهارم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، چاپ اول، صص ۱۴۰- ۱۳۵
انتهای پیام